✔️فرارسیدن موسم کاربرد اصطلاح مشارکت حداکثری
سهند ایرانمهر
🔸امروز صبح در تاکسی اینترنتی مشغول شنیدن رادیو بودم. گزارشی در مورد سرمایه برباد رفته مردم در #بورس پخش می شد و این صحبت #لارگانی نماینده مجلس و پیشنهاد دهنده طرح تحقیق و تفحص که میگفت:”۱۵۰۰ تریلیون ریال پول ملت ایران در بورس ذوب شد و صرف تامین کسری بودجه دولت یا وارد جیب شرکتهای حقوقی شد”. در ادامه نیز سخنانی از کارشناسانی که این ادعای لارگانی و نحوه محاسبه عدد و ارقام آن را زیر سوال می بردند.
🔸نکته جالب اما برای من مصاحبه اهالی روستای مالمِلا در استان کهگیلویه و بویراحمد بود که به دلیل شرکت بیشتر اهالی روستا در بورس به “#مال_استریت” مشهور شده است. روستایی که مصداق مشت نمونه خروار 25 میلیارد تومان در بورس زیان کرده است. در این گزارش هم ذهنم متوجه یک جمله مال باخته ای از این روستا شد:”متاسفانه همه اهالی این روستا در بورس #مشارکت_حداکثری داشتند”.
🔸”مشارکت حداکثری” از اصطلاحاتی است که چندسالی از ورود آن به “زبان” سیاسی و اجتماعی این کشور بالاخص در انتخابات میگذرد. کم نیستند واژگانی از این دست که هم در این سالها ساخته و از معنا تهی شدهاند. نمونه عینی کاربرد این سیاست در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس انقلابی بود و حالا دوباره بازار استعمال آن برای انتخابات آتی ریاست جمهوری داغ شده است. انتخاباتی که موضوعات مرتبط با آن از چندی است آغاز شده است. نمونه برجسته آن سفر #قالیباف به روسیه بود که از این منظر بدان نگریسته شد و مورد دیگر سخنان اخیر #حداد_عادل و واکنش تند #احمدی_نژاد به این سخنان.
🔸به ابتذال کشیده شدن اصطلاحات و واژگان زمانی صورت می گیرد که این اصطلاحات شکل صوری بگیرند و از کاربرد عملی و معنا تهی شوند. به عنوان مثال وقتی سخن از مشارکت حداکثری میشود، ذهن به سمت مشارکتی می رود که در بطن اجتماع و با حضور موثر مردم برای به دست آوردن خیر و نفع جمعی صورت بگیرد. آنچه در عمل بر سر این اصطلاح آمده است اما به جای التزام به تحقق این خیر جمعی از طریق حضور و همراهی مردم و بهرهمند کردن آنان از نتیجه این مشارکت، به هل دادن مردم به میادینی انجامیده است که نه تنها برنامه ای برای تحقق خیر و منفعت در این فرآیند مطرح نبوده است بلکه به جای سود، زیان حاصل از آن را متوجه مردم کرده است به نحویکه در عمل، مردم در این فرایند فقط هیزم تهیه آتشی بودهاند که شعلههای آن دامن خود آنها را گرفته است. تلخ تر هم اینکه همه مشوقان مشارکت مردم نیز در پایان، “مردم” را به انتخابی بد متهم میکنند.
🔸طی ماه های بعد بازهم صحبت از مشارکت حداکثری مردم خواهد بود. از هم اکنون صحبت از چهرههایی است که قرار است نامزد انتخابات شوند. رنگ و بوی همه این گزینهها علیرغم اختلافات جزیی، یکسان است و حتی به فرض حضور اصلاح طلبان، گزینههایی که از این جریان مطرح است و تازه تایید صلاحیت آنان “محتمل” است نیز تجلی اولویتها و مطالباتی که مردم در جامعه مطرح میکنند، نیست و نامزدهای محتمل موجود نیز بیش از داشتن برنامه ای جدید و متناسب با امکانات ، بیشتر برنامهای برای از راه به درکردن رقیب یا تخریب او دارند. با این حساب، شاید تنها بخش هیجانی ماجرا این باشد که حالا باید در یک اردوگاه فکری شاهد خودزنی مهرههای سیاسی باشیم، سخنان و افشاگریهایی که تنها از عهده خود آنان برمیآید و جز آنها کسی را یارای بیان آن نیست، بگذریم از اینکه مشخص نیست در ساختاری که روسای جمهور در واپسین سال های مدیریت خود سخن از محدودیت اختیارات و وجود نهادهای موازی میکنند، چه حاصلی از مشارکت حداکثری مردم می توان متصور شد و چه اتفاقی رخ داده است که بتوان امیدوار بود که دیگر این روند “سیزیف وار” تکرار نشود؟
🔸 اشتباه بیشتر جریانات سیاسی “خودی” در سپهر سیاسی ایران آن است که ذهنشان معطوف به آرایش رقبای سیاسی یا عبور از موانع تایید صلاحیتی هستند که این روزها حتا پیش از اعلام شورای نگهبان از امنای نظام اعلام می شود اما آنچه مغفول مانده و سبب پرسش شده، این است که چه تعریفی از خیر جمعی شده است؟ زمینه تحقق این خیر جمعی در حالیکه نفس مشارکت مردم و جلب رضایت و اعتماد آنان با سخنوری و بازی با کلمات به حاشیه رفته است، چگونه فراهم خواهد شد؟ چگونه میتوان مردم را در برابر پرسش های اساسی که در پی عدم تحقق وعدهها در انتخابات یا یغما رفتن سرمایه شان در بازار سرمایه و دیگر مطالبات مدنی و معیشتی مطرح شده است، بی پاسخ گذاشت و آنها در این حالت احاله به انتخابات بعدی و مشارکت حداکثری دیگر داد؟ اگر بی نتیجه بودن این انتخابات و سوء مدیریتها همگی مربوط به “انتخاب بد” مردم در انتخاباتی است که تایید صلاحیت نامزدها و چینش مهره های نامزد همه خارج از اختیار آنان است ، این مردم چه تغییراتی کردهاند که حالا به “ انتخاب خوب” آنان امید بسته شده است؟
telegram.me/sahandiranmehr