رادیو گرفتن(جعبه حبس الصوت) چگونه از علائم آخر الزمان شد!
رسول جعفریان ، محقق و پژوهشگر دینی
سید محمد علی مبارکه ای (م 1325) از روحانیون روشنفکری است که نسل آنها از مشروطه به این طرف پدید آمد و ادامه یافت. این افراد که نادر اما پر سروصدا بودند، اغلب روی منبر، از تغییرات دنیای جدید سخن می گفتند، کلمات رایج در عصر نو را بکار می بردند، و سعی می کردند نشان دهند از اخبار دنیا مطلع هستند. در عین حال، همواره بر آن بودند تا ثابت کنند اسلام با عصر جدید کاملا منطبق است و هرچه در عصر جدید کشف شده، به نوعی در دین، خبرش بوده است.
در دوره رضاشاه، وقفه ای در کار منبر افتاد، اما پس از سقوط او، بار دیگر منبرها بر پا شد و مرکزی برای نشر افکار جدید اسلامی گردید و موثر هم بود. آن زمان، مرحوم مبارکه ای یکی از روحانیون پر تحرک بود که علاوه بر منبر، قلم بدست هم بود و آثاری می نوشت. برخی از آثار او چاپ شده و برخی هم، همچنان مخطوط مانده است. یکی از آنها کتاب مرآت الغیب است، که در دهها مورد، به صورت فصل فصل، در باره اسلام و دنیای حاضر سخن می گوید و در کار انطبق اسلام با دنیای جدید تلاش کرده، نوعی دانش اسلامی به سبک ادبیات آن زمان پدید می آورد.
مبارکه ای در این کتاب، از یک امر جدید، برای مثال گرامافون یا رادیو یا به گفته وی «حبس الصوت» بحث کرده، سپس اشاره می کند که این مسأله در متون دینی، قرآن و حدیث، خبرش وجود داشت و دین آن را گفته بوده اما به هر حال، چون فهمش سخت بوده، باید الان از متون آن را استخراج کرد.
او در مرحله بعد، و عند اللزوم، از نکته دیگری هم بحث می کند، و آن این که این پدیده، از جمله پدیده های آخر الزمان و احیانا علائم ظهور است. مثالهای وی بسیار جالب و خوندنی است، اما جالب تر، تأیید یک پدیده عصر مدرن با امور دینی و ترکیب آنها در یک بحث است که آدم را کاملا یاد دانش اسلامی می اندازد، البته به سبک خودش.
بنده یک فصل کوتاه آن را اینجا می آورم با با روش وی آشنا شویم. این فصل در باره گرامافون و به طور خاص در باره رادیو است که او آن را «جعبه حبس الصوت» می نامد.
می دانیم رادیو که آمد، پدیده شگرفی بود. صدا از این طرف دنیا تا آن طرف دنیا می رفت. او رادیو را شنیده و دیده بود و گفتن از آن جالب بود. اما این که کجای قرآن اشاره به رادیو یا صدایی دارد که همه کره را فرا می گیرد، در این زمینه به آیه «انطقنا الله الذی انطق کل شیء» تمسک کرده و به هر شکلی بوده مسیر این پدیده نوظهور را بر آن منطبق کرده است.
اما در باره علائم آخر الزمانی آن، به این نکته اشاره کرده که آنچه در باره آخر الزمان .
الزمان آمده است که «یأخذون القرآن المزامیر» همین مسأله است. شرح آن نکته لطیفی است. پایه استنباط او از کلمه «یأخذون» به معنای گرفتن است. چون وقتی رادیو گوش می دهند، کلمه «گرفتن» بکار می برند و می گویند رادیو را بگیر یا رادیو را گرفتم. این یعنی همین که الان آخر الزمان شده، چون کلمه «یأخذون» یا گرفتن در آن حدیث «یأخذون القرآن …» بکار رفته است و حالا هم می گویند رادیو را گرفتند.
جالب است در پایان این برداشت خود، از جمله اموری می داند که «بدون تأمل ثابت و قابل انکار نخواهد بود».
فصل شانزدهم:
گرامافون و رادیو، شنیدن صورت به توسط جعبه حبس الصوت. و گرامافون غیر از شنیدن صوت است از رادیو، و ما در بیان تشخیص این دو موضوع نیستیم. همین قدر می بینیم که از غرایب فکر بشری و صنایع و بدایع انسانی، کشف رادیو است که به توسط قوه برقیّه مکنونه جوّیه، صوت را از شرق به مغرب و از مغرب به مشرق، در آن واحد می رساند.
و سابقا تصور می شد که صوت به موج هوا، کیفیت و صورت آن معدوم می شود؛ اکنون محسوس گردید که امواج بادها و هواها او را مفقود و معدوم نمی کند، و سخن گوینده در تمام قطر زمین می رسد، و تمام فضای روی زمین را پر می کند، و اگر در پهلوی هر سنگ و کلوخی و برگ درختی، رادیو بگذارید، و قوّه برق در آنجا باشد، آن صوت را از مرکز پخش صدا، می شنوند، در صورتی که با این گوش، بدون واسطه ی رادیو، هیچ صدایی شنیده نمی شود، و حال آن که آن صدا از محاذی گوش می گذرد.
اگر به شبان بیابانی بگویند صداها از محاذی گوش تو در این جوّ و فضا می گذرد، به واسطه نشنیدن، انکار دارد و حال آن که آن صدا در فضا هست، او نمی شنود. و این جا دو مرحله است: یکی اتصال صوت به تمام نقاط کره، و یکی نهانی او از سامعتین. و یکی حبس او در جعبه های حبس الصوت.
و از این مراحل، به طور عموم می فرماید: «انطقنا الله الذی انطق کل شیء» که وصف اعتراض روح را بر نطق اعضاء و جواهر می فرماید. هر یک از اعضا در جواب می گویند، گویا گردانید ما را آن خدایی که گویا می گرداند تمام چیز ها را.
در کلمه «انطق کل شیء» نطق اشیاء و تمام موجودات در معرفت الاشیاء ثابت تمام انحاء شنیدن نطق را به توسط آلات امروزی خبر می دهد که بدست بشر کشف شده است. و در اخبار نبوی و ائمه طاهرین به قدری در این موضوع وارد شده که از حدّ خارج است، مانند اخباری که می فرماید: صدای شما را اهل آسمانها می شنوند، و مانند اخباری که صدای شما را تمام ریگ های بیابانها و برگهای درختان می شوند، و برای شما استغفار می فرستند که لازم نیست نقل آنها به واسطه کثرت و شهرت آنها.
در خصوص صفات مردم آخر الزمان می فرماید، چنان چه شعرانی روایت می کند در کتاب خود که «یأخذون القرآن بالمزامیر»، می گیرند قرآن را به توسط آلات موسیقی و مزامیر که در حال خود بیان می شود.
و این صریح است در اخبار از قرائنی که به توسط رادیو شنیده می شود، به دلیل کلمه «یأخذون» که اخذ به معنای گرفتن است؛ و مشهور میان السنه این است ک شنیدن از رادیو [را] وقتی می خواهند بشنوند، تعبیر به «گرفتن» می نمایند، و همچنین در جزء آیه قبل نیز می باشد، چه آن که آیه قبل، در بیان آفرین چیزی بود از برای حمل و نقل، مانند مراکب که در آن زمان، هم اخبار را به توسط حیوانات حمل و نقل می کردند، و هم اجسام را که آن چیزی را، زمان صدر اسلام هر قدر برای آنها تشریح کنند نمی فهمند، و رادیو از جمله همانهاست، زیرا به توسط او نقل اخبار از اقطار عالم بسوی یکدیگر می شود.
پس به طور تحقیق مشمول فرمایش «و یخلق ما لا تعلمون» خواهد بود، و این از جمله اموری است که بدون تأمل ثابت و قابل انکار نخواهد بود.
برگرفته از صفحه ایسنتاگرام رسول جعفریان